فكر اقتصادي

اعمال بلندتر از كلمات سخن مي گويند.

فكر اقتصادي

۳۱۱ بازديد

چاك از يك مزرعه‌دار در تكزاس يك الاغ خريد به قيمت ۱۰۰ دلار . قرار شد كه مزرعه‌دار الاغ را روز بعد تحويل بدهد. اما روز بعد مزرعه‌دار سراغ چاك آمد و گفت : « متأسفم جوون . خبر بدي برات دارم . الاغه مرد. »
چاك جواب داد : « ايرادي نداره . همون پولم رو پس بده. »
مزرعه‌دار گفت : « نمي‌شه . آخه همه پول رو خرج كردم. »
چاك گفت : « باشه . پس همون الاغ مرده رو بهم بده. »
مزرعه‌دار گفت :

« مي‌خواي باهاش چي كار كني؟ »
چاك گفت : « مي‌خوام باهاش قرعه‌كشي برگزار كنم. »
مزرعه‌دار گفت : « نمي‌شه كه يه الاغ مرده رو به قرعه‌كشي گذاشت! »
چاك گفت : « معلومه كه مي‌تونم . حالا ببين . فقط به كسي نمي‌گم كه الاغ مرده است. »
يك ماه بعد مزرعه‌دار چاك رو ديد و پرسيد: « از اون الاغ مرده چه خبر؟ »
چاك گفت : « به قرعه‌كشي گذاشتمش. ۵۰۰ تا بليت ۲ دلاري فروختم و ۸۹۸ دلار سود كردم. »
مزرعه‌دار پرسيد : « هيچ كس هم شكايتي نكرد؟ »
چاك گفت : « فقط هموني كه الاغ رو برده بود. من هم ۲ دلارش رو پس دادم »

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.